معنی فارسی overbreed

B1

پرورش بیش از اندازه یک نوع حیوان، که ممکن است به مشکلات سلامتی منجر شود.

To breed animals excessively, which can lead to health problems.

verb
معنی(verb):

To breed excessively.

example
معنی(example):

باید از پرورش بیش از حد حیوانات پرهیز کنید تا سلامت آنها را تضمین کنید.

مثال:

You should avoid overbreeding animals to ensure their health.

معنی(example):

به کشاورزان توصیه می‌شود که دام‌های خود را بیش از حد پرورش ندهند.

مثال:

Farmers are advised not to overbreed their livestock.

معنی فارسی کلمه overbreed

: معنی overbreed به فارسی

پرورش بیش از اندازه یک نوع حیوان، که ممکن است به مشکلات سلامتی منجر شود.