معنی فارسی overbright

B1

بسیار روشن، توصیف کننده نوری که از حد معمول بیشتر است.

Excessively bright, often used to describe light that is too intense.

adjective
معنی(adjective):

Too bright

example
معنی(example):

نور در اتاق برای خواندن بسیار روشن بود.

مثال:

The light in the room was overbright for reading.

معنی(example):

شخصیت بسیار روشن او می‌تواند کمی اذیت‌کننده باشد.

مثال:

Her overbright personality can be a bit overwhelming.

معنی فارسی کلمه overbright

: معنی overbright به فارسی

بسیار روشن، توصیف کننده نوری که از حد معمول بیشتر است.