معنی فارسی overbroaden
B1گسترش بیش از حد، به معنای تلاش برای شامل کردن یا جذاب کردن چیزی برای گروه وسیعی از مردم به قدری که ذات خود را از دست بدهد.
To expand or increase beyond reasonable or desirable limits, often leading to a loss of quality or focus.
- VERB
example
معنی(example):
با تلاش برای جذب همه، شرکت ممکن است مخاطب خود را بیش از حد گسترش دهد.
مثال:
In trying to appeal to everyone, the company may overbroaden its audience.
معنی(example):
علاقههای او شروع به گسترش بیش از حد کرد و تمرکز بر روی هیچ یک از منافع خاص دشوار شد.
مثال:
His interests began to overbroaden, making it hard to focus on any single passion.
معنی فارسی کلمه overbroaden
:گسترش بیش از حد، به معنای تلاش برای شامل کردن یا جذاب کردن چیزی برای گروه وسیعی از مردم به قدری که ذات خود را از دست بدهد.