معنی فارسی overbrowsing

B1

عمل مرور کردن یک وب‌سایت یا منبع به حدی که می‌تواند عملکرد آن را تحت تاثیر قرار دهد.

The act of excessively visiting a website or source, potentially impacting its performance.

example
معنی(example):

بیش از حد مرور کردن می‌تواند به خرابی وب‌سایت منجر شود.

مثال:

Overbrowsing can lead to website crashes.

معنی(example):

کاربران باید به عادات بیش از حد مرور کردن خود توجه کنند.

مثال:

Users should be mindful of their overbrowsing habits.

معنی فارسی کلمه overbrowsing

:

عمل مرور کردن یک وب‌سایت یا منبع به حدی که می‌تواند عملکرد آن را تحت تاثیر قرار دهد.