معنی فارسی overbubbling
B1سرریز شدن بیش از حد، وضعیتی که در آن مایع بیش از حد جوش میزند و از ظرف بیرون میآید.
The state of boiling over or spilling due to excessive bubbling.
- VERB
example
معنی(example):
گلدان شروع به سرریز شدن کرد وقتی که من حرارت را بالا بردم.
مثال:
The pot began overbubbling as I turned up the heat.
معنی(example):
سرریز شدن ترکیب باعث ایجاد یک بینظمی روی اجاق شد.
مثال:
The overbubbling of the mixture created a mess on the stovetop.
معنی فارسی کلمه overbubbling
:سرریز شدن بیش از حد، وضعیتی که در آن مایع بیش از حد جوش میزند و از ظرف بیرون میآید.