معنی فارسی overcentralized

B2

بیش از حد متمرکز، وضعیتی است که در آن قدرت یا کنترل به یک مرکز خاص محدود شده و دیگر نقطه‌های مختلف توان تاثیرگذاری ندارند.

Excessively concentrated, referring to a situation where power or control is centralized to an extreme degree, limiting influence from other areas.

example
معنی(example):

دولت کشور بیش از حد متمرکز شد و بدون نظر محلی تصمیم‌گیری کرد.

مثال:

The country's government became overcentralized, making decisions without local input.

معنی(example):

یک سازمان بیش از حد متمرکز می‌تواند خلاقیت را در میان کارمندان خود خنثی کند.

مثال:

An overcentralized organization can stifle creativity among its employees.

معنی فارسی کلمه overcentralized

:

بیش از حد متمرکز، وضعیتی است که در آن قدرت یا کنترل به یک مرکز خاص محدود شده و دیگر نقطه‌های مختلف توان تاثیرگذاری ندارند.