معنی فارسی overcentralizing

B1

متمرکز کردن بیش از حد، به معنی انحصار قدرت یا کنترل در یک مرکز خاص و عدم توانایی دیگر نقاط در تاثیرگذاری به موقع است.

The act of excessively concentrating control or power in a central point, reducing the ability of other facets to respond promptly.

example
معنی(example):

روند متمرکز شدن بیش از حد در تصمیم‌گیری می‌تواند به نارضایتی کارمندان منجر شود.

مثال:

The trend of overcentralizing decision-making can lead to dissatisfaction among employees.

معنی(example):

متمرکز شدن بیش از حد می‌تواند واکنش‌ها به نیازهای محلی را کند کند.

مثال:

Overcentralizing can slow down responses to local needs.

معنی فارسی کلمه overcentralizing

:

متمرکز کردن بیش از حد، به معنی انحصار قدرت یا کنترل در یک مرکز خاص و عدم توانایی دیگر نقاط در تاثیرگذاری به موقع است.