معنی فارسی overcivilized

B1

بسیار متمدن، به جامعه‌ای اطلاق می‌شود که به شدت تحت تأثیر فرهنگ‌های متمدنانه قرار دارد و ممکن است ویژگی‌های اصیل خود را از دست داده باشد.

Having been excessively influenced by civilization to the point where original characteristics are lost.

example
معنی(example):

برخی ادعا می‌کنند که ما در حال بسیار متمدن شدن هستیم.

مثال:

Some argue that we are becoming overcivilized.

معنی(example):

جامعه بسیار متمدن ارتباط خود را با طبیعت از دست داده است.

مثال:

The overcivilized society has lost touch with nature.

معنی فارسی کلمه overcivilized

: معنی overcivilized به فارسی

بسیار متمدن، به جامعه‌ای اطلاق می‌شود که به شدت تحت تأثیر فرهنگ‌های متمدنانه قرار دارد و ممکن است ویژگی‌های اصیل خود را از دست داده باشد.