معنی فارسی overclog
B1مسدود کردن یا اشغال کردن به طور بیش از حد، به طوری که عملکرد کارایی از دست برود.
To block or obstruct something excessively, causing it to malfunction.
- VERB
example
معنی(example):
لیستهای بیش از حد میتواند سیستم زهکشی را بیش از حد مسدود کند.
مثال:
Too many leaves can overclog the drainage system.
معنی(example):
اگر فیلترها را به طرز بیش از حدی مسدود کنید، به درستی کار نخواهند کرد.
مثال:
If you overclog the filters, they will not work properly.
معنی فارسی کلمه overclog
:
مسدود کردن یا اشغال کردن به طور بیش از حد، به طوری که عملکرد کارایی از دست برود.