معنی فارسی overcolour
B1بیش از حد رنگ کردن، به عمل اضافه کردن رنگ به چیزی به طوری که ممکن است دچار شلوغی بصری شود اشاره دارد.
To apply an excessive amount of color, which may result in a visually overwhelming effect.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند پروژه را با رنگهای روشن بیش از حد رنگ آمیزی کنند.
مثال:
They chose to overcolour the project with too many bright accents.
معنی(example):
بیش از حد رنگ کردن میتواند به یک اثر بصری غافلگیرکننده منجر شود.
مثال:
Overcolouring can lead to an overwhelming visual effect.
معنی فارسی کلمه overcolour
:
بیش از حد رنگ کردن، به عمل اضافه کردن رنگ به چیزی به طوری که ممکن است دچار شلوغی بصری شود اشاره دارد.