معنی فارسی overcomable

B2

قابل غلبه، به معنای مواجهه با چالش‌ها یا مشکلات و توانایی عبور از آنها.

Able to be overcome or dealt with; manageable.

example
معنی(example):

چالش‌های پیش‌رو قابل غلبه با اراده بودند.

مثال:

The challenges faced were overcomable with determination.

معنی(example):

اگر مسائل قابل غلبه باشند، ما راهی برای رفع آن‌ها پیدا خواهیم کرد.

مثال:

If the issues are overcomable, we will find a way to address them.

معنی فارسی کلمه overcomable

: معنی overcomable به فارسی

قابل غلبه، به معنای مواجهه با چالش‌ها یا مشکلات و توانایی عبور از آنها.