معنی فارسی overcompensations

B1

جبران‌های بیش از حد، اقداماتی که به صورت افراطی برای جبران نقص‌ها یا بحران‌ها انجام می‌شود.

Instances of excessive responses to perceived deficiencies.

example
معنی(example):

جبران‌های بیش از حد او اغلب باعث ایجاد وضعیت‌های نامناسب می‌شد.

مثال:

His overcompensations often made situations awkward.

معنی(example):

جبران‌های متعددی می‌تواند روابط را پیچیده کند.

مثال:

Multiple overcompensations can complicate relationships.

معنی فارسی کلمه overcompensations

: معنی overcompensations به فارسی

جبران‌های بیش از حد، اقداماتی که به صورت افراطی برای جبران نقص‌ها یا بحران‌ها انجام می‌شود.