معنی فارسی overcommunicative
B1بسیار ارتباطی، به فردی اطلاق میشود که بیش از حد اطلاعات یا احساسات خود را به اشتراک میگذارد.
Excessively willing to communicate or share information.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در محل کار بسیار ارتباطی است.
مثال:
She is very overcommunicative at work.
معنی(example):
بسیار ارتباطی بودن گاهی میتواند به سوءتفاهمها منجر شود.
مثال:
Being overcommunicative can sometimes lead to misunderstandings.
معنی فارسی کلمه overcommunicative
:
بسیار ارتباطی، به فردی اطلاق میشود که بیش از حد اطلاعات یا احساسات خود را به اشتراک میگذارد.