معنی فارسی overcompetitively
B1به طور بیش از حد رقابتی، به شیوهای اشاره دارد که تعهدی بیش از اندازه به پیروزی و رقابت در فعالیتها وجود دارد.
In an excessively competitive manner
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور بیش از حد رقابتی بازی کرد و سعی داشت به هر قیمتی برنده شود.
مثال:
He played overcompetitively, trying to win at all costs.
معنی(example):
آنها به طور بیش از حد رقابتی بحث کردند و یک مناظره دوستانه را به یک جنگ شدید تبدیل کردند.
مثال:
They argued overcompetitively, turning a friendly debate into a fierce battle.
معنی فارسی کلمه overcompetitively
:
به طور بیش از حد رقابتی، به شیوهای اشاره دارد که تعهدی بیش از اندازه به پیروزی و رقابت در فعالیتها وجود دارد.