معنی فارسی overcomplacency
B1بیش از حد راضی بودن، به معنای عدم توجه به تغییرات یا عدم تلاش برای بهبود در یک زمینه خاص است.
A state of excessive complacency, often resulting in neglect of needed improvements
- NOUN
example
معنی(example):
بیش از حد راضی بودن او از شغلش باعث شد که او درجا بزند.
مثال:
Her overcomplacency in her job caused her to stagnate.
معنی(example):
بیش از حد راضی بودن در یک رابطه میتواند به کاهش آن منجر شود.
مثال:
Overcomplacency in a relationship can lead to its decline.
معنی فارسی کلمه overcomplacency
:
بیش از حد راضی بودن، به معنای عدم توجه به تغییرات یا عدم تلاش برای بهبود در یک زمینه خاص است.