معنی فارسی overconcentrating

B1

بیش از حد متمرکز شدن، به معنای تمرکز کردن غیرقابل تحمل بر روی یک فعالیت یا وظیفه است که معمولاً به نتیجه خوبی منجر نمی‌شود.

The act of focusing excessively, leading to potential negative outcomes.

example
معنی(example):

بیش از حد تمرکز کردن می‌تواند به خستگی و استرس منجر شود.

مثال:

Overconcentrating can lead to burnout and stress.

معنی(example):

او بیش از حد روی اجرا کردن تمرکز کرده بود و فراموش کرد که از لحظه لذت ببرد.

مثال:

She was overconcentrating on her performance and forgot to enjoy the moment.

معنی فارسی کلمه overconcentrating

: معنی overconcentrating به فارسی

بیش از حد متمرکز شدن، به معنای تمرکز کردن غیرقابل تحمل بر روی یک فعالیت یا وظیفه است که معمولاً به نتیجه خوبی منجر نمی‌شود.