معنی فارسی overcondensing

B1

فشردگی بیش از حد، فرآیند تبدیل بخار به مایع به مقدار غیرطبیعی.

The act or process of condensing something excessively.

example
معنی(example):

فشردگی بیش از حد بخار باعث انباشت آب شد.

مثال:

The overcondensing of the vapor caused water to accumulate.

معنی(example):

فشردگی بیش از حد در فرآیند دم‌کردن می‌تواند منجر به طعم قوی شود.

مثال:

Overcondensing during the brewing process can lead to a strong flavor.

معنی فارسی کلمه overcondensing

: معنی overcondensing به فارسی

فشردگی بیش از حد، فرآیند تبدیل بخار به مایع به مقدار غیرطبیعی.