معنی فارسی overcostly
B1به معنای قیمت بسیار بالا و بیشتر از آنچه که معمول یا قابل تحمل است.
Excessively high in cost or price, beyond what is reasonable.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این پروژه بیش از حد پرهزینه بود و از بودجه اولیه فراتر رفت.
مثال:
The project turned out to be overcostly, exceeding the initial budget.
معنی(example):
آنها متوجه شدند که تعمیرات برای بودجهشان بسیار پرهزینه است.
مثال:
They realized the repairs were overcostly for their budget.
معنی فارسی کلمه overcostly
:به معنای قیمت بسیار بالا و بیشتر از آنچه که معمول یا قابل تحمل است.