معنی فارسی overcoy

B1

زیرکی بیش از حد، حالتی است که فرد معمولاً با احتیاط و احتیاط رفتار می‌کند، به‌خصوص در ابراز خود.

Excessively shy or sly in revealing one's thoughts or feelings.

example
معنی(example):

او در مورد برنامه‌هایش برای آخر هفته بیش از حد زیرک بود.

مثال:

He was being overly coy about his plans for the weekend.

معنی(example):

نگرش بیش از حد زیرک او را در درک احساسات واقعی‌اش دچار مشکل کرد.

مثال:

Her overcoy attitude made it hard to know her true feelings.

معنی فارسی کلمه overcoy

: معنی overcoy به فارسی

زیرکی بیش از حد، حالتی است که فرد معمولاً با احتیاط و احتیاط رفتار می‌کند، به‌خصوص در ابراز خود.