معنی فارسی overcrust
B1پوستهای که بیش از حد ضخیم یا سخت است و معمولاً در غذاها یا دیگر اشیاء مشاهده میشود.
A crust that is excessively thick or hard, especially in food preparations.
- NOUN
example
معنی(example):
این پای پوستهای بیش از حد داشت که برش آن را دشوار میکرد.
مثال:
The pie had an overcrust that made it difficult to slice.
معنی(example):
پوسته بیش از حد میتواند باعث شود که محصولات پخته شده خیلی سفت شوند.
مثال:
An overcrust can make baked goods too tough to eat.
معنی فارسی کلمه overcrust
:پوستهای که بیش از حد ضخیم یا سخت است و معمولاً در غذاها یا دیگر اشیاء مشاهده میشود.