معنی فارسی overcrown
B1برتر بودن، زمانی که چیزی فراتر از دیگران باشد یا بر آنها برتری پیدا کند.
To surpass or dominate others in height or importance.
- VERB
example
معنی(example):
درخت به نظر میرسید که بر منظره اطراف سایه انداخته است.
مثال:
The tree seemed to overcrown the surrounding landscape.
معنی(example):
ارتفاع بنا به گونهای طراحی شده بود که بر سایر ساختمانهای منطقه غالب باشد.
مثال:
The building's height was designed to overcrown the other structures in the area.
معنی فارسی کلمه overcrown
:برتر بودن، زمانی که چیزی فراتر از دیگران باشد یا بر آنها برتری پیدا کند.