معنی فارسی overcunning
B2برنامهها یا ترفندهایی که بیش از حد زیرکانه و پیچیدگی طراحی شدهاند.
Excessively clever or sly, often to the point of being deceitful.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تاکتیکهای بیش از حد زیرکانهاش گاهی اوقات به ضررش تمام میشود.
مثال:
His overcunning tactics sometimes backfire.
معنی(example):
طرح بسیار زیرکانه بسیار پیچیده بود و همه را سردرگم کرد.
مثال:
The overcunning plan was too elaborate and confused everyone.
معنی فارسی کلمه overcunning
:برنامهها یا ترفندهایی که بیش از حد زیرکانه و پیچیدگی طراحی شدهاند.