معنی فارسی overdaintiness

B1

دقت و زینت بیش از حد در انتخاب یا رفتار.

Excessive concern for appearance or refinement.

example
معنی(example):

دقت بیش از حد او باعث شد نتواند از غذاهای بدشکل لذت ببرد.

مثال:

Her overdaintiness made it difficult for her to enjoy messy foods.

معنی(example):

دقت بیش از حد دکوراسیون نشان می‌داد که این مکان برای تعداد محدودی است.

مثال:

The overdaintiness of the decor suggested that the place was for a select few.

معنی فارسی کلمه overdaintiness

:

دقت و زینت بیش از حد در انتخاب یا رفتار.