معنی فارسی overdecadently
B1به طور افراطی و زیادهروی در مورد تجملگرایی یا زندگی مرفه.
In an excessive manner of indulging in luxury.
- ADVERB
example
معنی(example):
او سالن رقص را به طرز افراطی برای جشن تزئین کرد.
مثال:
She decorated the ballroom overdecadently for the gala.
معنی(example):
او به صورت افراطی زندگی میکرد و پولش را صرف تجملات غیرضروری میکرد.
مثال:
He lived overdecadently, spending money on unnecessary luxuries.
معنی فارسی کلمه overdecadently
:به طور افراطی و زیادهروی در مورد تجملگرایی یا زندگی مرفه.