معنی فارسی overdeck

B1

به طور اضافی پوشاندن یا تزئین کردن یک سطح یا فضا.

To adorn or cover excessively.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند که کشتی را برای سفر آینده به طور اضافی تزئین کنند.

مثال:

They decided to overdeck the ship for the upcoming voyage.

معنی(example):

طراح تصمیم گرفت که داخل را با مواد لوکس به طور اضافی تزئین کند.

مثال:

The designer chose to overdeck the interior with lavish materials.

معنی فارسی کلمه overdeck

:

به طور اضافی پوشاندن یا تزئین کردن یک سطح یا فضا.