معنی فارسی overdrawer

B1

کشویی که از حد استاندارد یا تعریف شده فراتر رفته است.

A drawer that exceeds its intended capacity.

example
معنی(example):

او یک کشوی اضافی داشت که از حد مجاز فراتر رفته بود.

مثال:

He had an overdrawer that exceeded the limit.

معنی(example):

کشوی اضافی باعث شد که کابینت ناپایدار شود.

مثال:

The overdrawer caused the cabinet to become unstable.

معنی فارسی کلمه overdrawer

: معنی overdrawer به فارسی

کشویی که از حد استاندارد یا تعریف شده فراتر رفته است.