معنی فارسی overdream

B1

بیش از حد یا به طرز غیرواقعی خیالپردازی کردن.

To fantasize excessively, often about unrealistic scenarios.

example
معنی(example):

گاهی اوقات او تمایل دارد بیش از حد به آینده‌اش رویاپردازی کند.

مثال:

Sometimes she tends to overdream about her future.

معنی(example):

او نمی‌خواست بیش از حد رویاپردازی کند و فرصت‌ها را از دست بدهد.

مثال:

He didn't want to overdream and miss opportunities.

معنی فارسی کلمه overdream

: معنی overdream به فارسی

بیش از حد یا به طرز غیرواقعی خیالپردازی کردن.