معنی فارسی overeater

B1

شخصی که به طور مرتب و بیش از حد غذا می‌خورد، معمولاً به دلیل عادات غذایی نامناسب.

A person who habitually eats too much.

example
معنی(example):

یک فرد بیش‌خور معمولاً در کنترل وزن مشکل دارد.

مثال:

An overeater often struggles with weight control.

معنی(example):

بیش‌خور بودن می‌تواند به مشکلات سلامتی منجر شود.

مثال:

Being an overeater can lead to health issues.

معنی فارسی کلمه overeater

: معنی overeater به فارسی

شخصی که به طور مرتب و بیش از حد غذا می‌خورد، معمولاً به دلیل عادات غذایی نامناسب.