معنی فارسی overeying

B1

بررسی بیش از حد، به معنای داشتن توجه و دقت زیاد به جزئیات که ممکن است غیرضروری باشد.

The act of scrutinizing or examining something excessively.

example
معنی(example):

او کار خود را بیش از حد بررسی می‌کرد و آن را پیچیده‌تر از حد نیاز می‌کرد.

مثال:

He was overeying his work, making it more complex than necessary.

معنی(example):

بیش از حد بررسی کردن می‌تواند به سردرگمی در پروژه منجر شود.

مثال:

Overeying can lead to confusion in the project.

معنی فارسی کلمه overeying

: معنی overeying به فارسی

بررسی بیش از حد، به معنای داشتن توجه و دقت زیاد به جزئیات که ممکن است غیرضروری باشد.