معنی فارسی overeyebrowed
B1حالت صورت که در آن ابروها به سمت بالا میروند، نشاندهنده تعجب یا نگرانی.
Having raised eyebrows, typically indicating surprise or concern.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او وقتی خبر شوکهکننده را شنید، با ابروهای بالا رفته نظر کرد.
مثال:
He looked overeyebrowed when he heard the shocking news.
معنی(example):
او در طول بحث حالتی با ابروهای بالا رفته داشت.
مثال:
She had an overeyebrowed expression during the discussion.
معنی فارسی کلمه overeyebrowed
:
حالت صورت که در آن ابروها به سمت بالا میروند، نشاندهنده تعجب یا نگرانی.