معنی فارسی overfacility
B1سادگی یا سهولتی که میتواند به فقدان عمق یا وضوح منجر شود.
The quality of being overly simple or unchallenging.
- NOUN
example
معنی(example):
سادگی بیش از حد توضیحات او دانشآموزان را گیج کرد.
مثال:
The overfacility of his explanations left the students confused.
معنی(example):
سادگی بیش از حد در دستورالعملها میتواند منجر به سوءتفاهمها شود.
مثال:
Overfacility in instructions can lead to misunderstandings.
معنی فارسی کلمه overfacility
:
سادگی یا سهولتی که میتواند به فقدان عمق یا وضوح منجر شود.