معنی فارسی overfaintness
B1وضعیتی که در آن فرد به دلیل استرس یا احساسات شدید دچار ضعف میشود.
A condition in which a person becomes weak due to stress or intense emotions.
- NOUN
example
معنی(example):
ضعف بیش از حد او زمانی که وارد اتاق شد، قابل مشاهده بود.
مثال:
His overfaintness was noticeable when he entered the room.
معنی(example):
او با تمرین تکنیکهای آرامش، ضعف بیش از حد خود را مدیریت کرد.
مثال:
She managed her overfaintness by practicing relaxation techniques.
معنی فارسی کلمه overfaintness
:
وضعیتی که در آن فرد به دلیل استرس یا احساسات شدید دچار ضعف میشود.