معنی فارسی overfaithful

B1

وفادار بودن بیش از حد به چیزی یا کسی.

Excessively loyal or devoted to someone or something.

example
معنی(example):

او به وعده‌هایش بیش از حد وفادار است.

مثال:

He is overfaithful to his promises.

معنی(example):

وفاداری بیش از حد گاهی اوقات می‌تواند بیشتر ضرر برساند تا فایده.

مثال:

Being overfaithful can sometimes cause more harm than good.

معنی فارسی کلمه overfaithful

: معنی overfaithful به فارسی

وفادار بودن بیش از حد به چیزی یا کسی.