معنی فارسی overfancifulness

B1

خصوصیتی که نشانه‌های تصور بیش از حد و غیر واقعی را در تخیل یا توصیف می‌رساند.

The quality of being excessively fanciful or imaginative.

example
معنی(example):

خودخواهی بیش از حد رمان باعث شد که ارتباط با شخصیت‌ها دشوار باشد.

مثال:

The overfancifulness of the novel made it difficult to relate to the characters.

معنی(example):

منتقدان به خودخواهی بیش از حد در پیچش‌های داستان فیلم اشاره کردند.

مثال:

Critics noted the overfancifulness in the film's plot twists.

معنی فارسی کلمه overfancifulness

: معنی overfancifulness به فارسی

خصوصیتی که نشانه‌های تصور بیش از حد و غیر واقعی را در تخیل یا توصیف می‌رساند.