معنی فارسی overfar
B1بیش از حد دور؛ مسیر یا فاصلهای که بیش از آنچه که قابل قبول باشد، طولانی است.
Beyond a reasonable distance; excessively far.
- ADVERB
example
معنی(example):
این خانه از نزدیکترین فروشگاه مواد غذایی خیلی دور است.
مثال:
The house is located overfar from the nearest grocery store.
معنی(example):
او متوجه شد که از نقطه شروع خود خیلی دور رفته است.
مثال:
He realized he had walked overfar from his starting point.
معنی فارسی کلمه overfar
:
بیش از حد دور؛ مسیر یا فاصلهای که بیش از آنچه که قابل قبول باشد، طولانی است.