معنی فارسی overfastidiously

B1

به گونه‌ای که بیش از حد با وسواس و دقت انجام شود.

In a manner that is excessively meticulous or fastidious.

example
معنی(example):

او ارائه را به شکل بیش از حد وسواسی آماده کرد و اطمینان حاصل کرد که هر جزئیات کاملاً درست است.

مثال:

She prepared the presentation overfastidiously, ensuring every detail was perfect.

معنی(example):

او اتاق را به شکل بیش از حد وسواسی تمیز کرد و به دنبال کوچک‌ترین لکه‌ها نیز گشت.

مثال:

He cleaned the room overfastidiously, checking for even the smallest spots.

معنی فارسی کلمه overfastidiously

: معنی overfastidiously به فارسی

به گونه‌ای که بیش از حد با وسواس و دقت انجام شود.