معنی فارسی overflatly

B1

به‌طور بیش از حد صاف، اشاره به بیان یا توضیح تحت تأثیر فراموشی از جزئیات و نونساها.

In an excessively flat manner, lacking depth or detail.

example
معنی(example):

او نظرش را به‌طور بیش از حد صاف توضیح داد و نونساها را از دست داد.

مثال:

She explained her point overflatly, missing the nuances.

معنی(example):

مقاله به شکل بیش از حد صاف نوشته شده بود و باعث شده بود که جالب نباشد.

مثال:

The article was written overflatly, making it uninteresting.

معنی فارسی کلمه overflatly

: معنی overflatly به فارسی

به‌طور بیش از حد صاف، اشاره به بیان یا توضیح تحت تأثیر فراموشی از جزئیات و نونساها.