معنی فارسی overfrankness
B1وضعیتی که در آن شخص به طور بیش از حد صریح و بدون در نظر گرفتن احساسات دیگران صحبت میکند.
A state of being excessively candid or blunt in communication, often disregarding others' feelings.
- NOUN
example
معنی(example):
صراحت بیش از حد او اغلب دیگران را ناراحت میکرد.
مثال:
Her overfrankness often made others uncomfortable.
معنی(example):
صراحت بیش از حد میتواند به عنوان کمبود ظرافت در موقعیتهای اجتماعی دیده شود.
مثال:
Overfrankness can be seen as a lack of tact in social situations.
معنی فارسی کلمه overfrankness
:
وضعیتی که در آن شخص به طور بیش از حد صریح و بدون در نظر گرفتن احساسات دیگران صحبت میکند.