معنی فارسی overfree
B1آزادتر از حد معمول، اغلب به شرایطی اشاره دارد که در آن اختیار یا آزادی بیش از اندازه وجود داشته باشد.
More free than usual, often referring to situations where there is excessive freedom or liberty.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سیاست به گونهای طراحی شده بود که آزادی بیش از حدی برای پرورش خلاقیت فراهم کند.
مثال:
The policy was designed to be overfree to foster creativity.
معنی(example):
فضای آزادی بیش از حد گاهی میتواند به آشوب منجر شود.
مثال:
An overfree atmosphere can sometimes lead to chaos.
معنی فارسی کلمه overfree
:
آزادتر از حد معمول، اغلب به شرایطی اشاره دارد که در آن اختیار یا آزادی بیش از اندازه وجود داشته باشد.