معنی فارسی overgarrison
B1بیش از حد نیرو مستقر کردن به معنای مستقر کردن نیروها بیشتر از نیاز واقعی در یک مکان خاص است.
To station more troops than necessary in a particular place.
- VERB
example
معنی(example):
ارتش تصمیم گرفت که بر این پایگاه بیش از حد نیرو مستقر کند تا امنیت کامل را تضمین کند.
مثال:
The army decided to overgarrison the base to ensure full security.
معنی(example):
برخی از شهرها در طول جنگ بیش از حد نیرو مستقر شدند که منجر به مشکلات منابع شد.
مثال:
Some cities were overgarrisoned during the war, leading to resource issues.
معنی فارسی کلمه overgarrison
:
بیش از حد نیرو مستقر کردن به معنای مستقر کردن نیروها بیشتر از نیاز واقعی در یک مکان خاص است.