معنی فارسی overgaze
B1بیش از حد نگاه کردن به چیزی به معنای نگاه کردن مداوم و عمیق به چیزی است.
To look at something for a prolonged period of time.
- VERB
example
معنی(example):
او به نظر میرسید که بیش از حد به نقاشی خیره شده است و در افکار خود غرق شده است.
مثال:
She seemed to overgaze at the painting, lost in thought.
معنی(example):
به راحتی میتوان در شب صاف بیش از حد به ستارهها خیره شد.
مثال:
It’s easy to overgaze at the stars on a clear night.
معنی فارسی کلمه overgaze
:
بیش از حد نگاه کردن به چیزی به معنای نگاه کردن مداوم و عمیق به چیزی است.