معنی فارسی overgeneralizes
B2بیش از حد تعمیم دادن، به معنای گسترش دادن یک مفهوم یا نتیجهگیری به محیطهای یا موارد بیشتر از آنچه که منطقی است.
To draw broad conclusions from limited evidence.
- verb
verb
معنی(verb):
To discuss or regard something in terms that are too general, and thereby ignore significant details or differences.
example
معنی(example):
او اغلب نتیجهگیریهای خود را بر اساس دادههای محدود بیش از حد تعمیم میدهد.
مثال:
He often overgeneralizes his conclusions based on limited data.
معنی(example):
تعمیق بیش از حد میتواند به تصورات نادرست درباره فرهنگها منجر شود.
مثال:
Overgeneralizes can lead to misconceptions about cultures.
معنی فارسی کلمه overgeneralizes
:
بیش از حد تعمیم دادن، به معنای گسترش دادن یک مفهوم یا نتیجهگیری به محیطهای یا موارد بیشتر از آنچه که منطقی است.