معنی فارسی overgoad
B1بیش از حد تحریک کردن یا تشویق کردن، به خصوص به قصد فشار آوردن.
To provoke or annoy someone to a point of action or decision.
- VERB
example
معنی(example):
مربی نمیخواست قبل از مسابقه بازیکنان را بیش از حد تحریک کند.
مثال:
The coach did not want to overgoad the players before the match.
معنی(example):
او معمولاً دوستانش را بیش از حد به اتخاذ تصمیمات تحریک میکند.
مثال:
She tends to overgoad her friends into making decisions.
معنی فارسی کلمه overgoad
:
بیش از حد تحریک کردن یا تشویق کردن، به خصوص به قصد فشار آوردن.