معنی فارسی overgrateful

B1

احساس قدردانی بسیار زیاد که ممکن است طبیعی یا واقعی به نظر نرسد.

Excessively thankful, to the point that it seems ungenuine or exaggerated.

example
معنی(example):

او برای کمک کمی که دریافت کرده بود، بیش از حد قدردانی می‌کرد.

مثال:

She was overgrateful for the little help she received.

معنی(example):

بیش از حد قدردانی کردن می‌تواند گاهی اوقات به عنوان عدم صداقت به نظر برسد.

مثال:

Being overgrateful can sometimes come off as insincere.

معنی فارسی کلمه overgrateful

: معنی overgrateful به فارسی

احساس قدردانی بسیار زیاد که ممکن است طبیعی یا واقعی به نظر نرسد.