معنی فارسی overhappy

B1

احساس خوشحالی بیش از حد، تا جایی که ممکن است از شرایط واقعی دور شود.

Experiencing an excessive level of happiness.

example
معنی(example):

او بعد از دریافت خبر خوب احساس خوشحالی بیش از حد کرد.

مثال:

He felt overhappy after receiving the good news.

معنی(example):

گاهی اوقات خوشحالی بیش از حد می‌تواند شما را از واقعیت دور کند.

مثال:

Sometimes being overhappy can make you forget reality.

معنی فارسی کلمه overhappy

: معنی overhappy به فارسی

احساس خوشحالی بیش از حد، تا جایی که ممکن است از شرایط واقعی دور شود.