معنی فارسی overheaping

B1

انباشتی که به صورت اغراق‌آمیز و بیش از حد شده است.

The act of piling up too much of something, often excessively.

example
معنی(example):

انباشتن زیاد غذا می‌تواند منجر به اتلاف شود.

مثال:

Overheaping the food can lead to waste.

معنی(example):

در اضافه‌کردن مواد به دستور غذا احتیاط کنید.

مثال:

Be careful with overheaping the ingredients in the recipe.

معنی فارسی کلمه overheaping

: معنی overheaping به فارسی

انباشتی که به صورت اغراق‌آمیز و بیش از حد شده است.