معنی فارسی overheatedly
B1به معنای بهطرز غیرقابل کنترل و افراطی، به ویژه در احساسات یا بیان.
In an excessively heated or passionate manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بهطرز داغی درباره پروژه جدیدش صحبت کرد.
مثال:
He spoke overheatedly about his latest project.
معنی(example):
آنها اغلب در بحثها بهطرز داغی بحث میکنند.
مثال:
They often argue overheatedly during debates.
معنی فارسی کلمه overheatedly
:
به معنای بهطرز غیرقابل کنترل و افراطی، به ویژه در احساسات یا بیان.