معنی فارسی overheave

B1

بلند کردن چیزی با سختی و زحمت، از جمله بارهای سنگین.

To lift or raise something heavy with great effort.

example
معنی(example):

کارگران مجبور شدند بار سنگین را به بالای تپه بلند کنند.

مثال:

The workers had to overheave the heavy load to the top of the hill.

معنی(example):

او توانست با وجود وزن آن، جعبه را بلند کند.

مثال:

He managed to overheave the box despite its weight.

معنی فارسی کلمه overheave

: معنی overheave به فارسی

بلند کردن چیزی با سختی و زحمت، از جمله بارهای سنگین.