معنی فارسی overheavily
B1به شدت و بیش از حد، در حین انجام یک عمل.
Excessively or heavily; in a manner that is too much.
- ADVERB
example
معنی(example):
جعبه بیش از حد با اقلام پر شده بود و بلند کردن آن سخت بود.
مثال:
The box was packed overheavily with items, making it hard to lift.
معنی(example):
او بر این اصرار داشت که در شبهای سرد، به شدت لباس بپوشد.
مثال:
He insisted on sleeping overheavily dressed on cold nights.
معنی فارسی کلمه overheavily
:
به شدت و بیش از حد، در حین انجام یک عمل.