معنی فارسی overhitted

B1

تفسیری نادر از محبوبیت بیش از حد برای یک محصول یا اثر.

A rare interpretation describing excessive popularity of a product or work.

example
معنی(example):

تیم نگران بود که محصول قبلی‌شان بیش از حد محبوب شده باشد.

مثال:

The team was worried their previous product was overhitted.

معنی(example):

اقلامی که بیش از حد محبوب هستند می‌توانند گاهی ارزش خود را از دست بدهند.

مثال:

Overhitted items can sometimes lose their value.

معنی فارسی کلمه overhitted

: معنی overhitted به فارسی

تفسیری نادر از محبوبیت بیش از حد برای یک محصول یا اثر.